شاید فراموشت شدم شاید دلت تنگه برام
شاید بیداری مثل من به فکره اون خاطره هام
شاید توام شب که میشه میری به سمت جاده ها
بگو توام خسته شدی مثه من از فاصله ها
با هر قدم برداشتنت فاصله بینمون نشست
لحظه ای که بستی درو شنیدی قلب من شکست
یادت میاد که من کی ام همون که میمیره برات
همونی که دل نداره برگی بیوفته سره رات
نمیتونم دورت کنم لحظه ای از تو رویاهام
تومثل خالکوبی شدی تو تک تک خاطره هام
ازکی داری تو دورمیشی ازمن که میمیرم برات
بگو من از کی بگیرم حتی یه بارسراغ تو
دارم حسودی میکنم به آینه ی اتاق تو
کاش جای اون آینه بودم هر روز تورو میدیدمت
اگر که بالشتت بودم هرلحظه میبوسیدمت